برای نیچه نیستانگاری رخداد بیارزش شدن تمامی ارزشهاست. جایی که ارزشهای متفاوت در برابر هم قرار میگیرند و هیچکدام بر دیگری تفوق نمییابند. از این رو فرد نیستانگار که بخشی از جهان را گزیده بوده و بخشی را ترک کرده به نظرش میرسد که جهان،آنگونه که هست خطا است و جهان آنگونه که باید باشد ناممکن. نیچه ریشه این نیستانگاری را در خود تصور تطابق جهان با یک وضعیت» میداند. در نظر نیچه هستی نه یک وضعیت، که یک حرکت دائمی است و تصور و انتظار یک وضعیت و آن را نیک اختیار ابدی و ازلی انسان
تفاوت نگاه نیچه، هایدگر و افلاطون به منشاء نیستانگاری
ویلیام لین کریگ و ازلیت خداوند
یک ,جهان ,نیچه ,نیستانگاری ,تصور ,بخشی ,است و ,با یک ,یک وضعیت» ,جهان با ,تطابق جهان
درباره این سایت